شهدای نهاوند

غرض نقشی است کز ما بازماند...

شهدای نهاوند

غرض نقشی است کز ما بازماند...

شهید آیت الله علی قدوسی



دوازدهم مردادماه 1306 ش، در شهر نهاوند در خانواده‏ای متدّین و روحانی به دنیا آمد. پدرش آخوند ملا احمد، از مجتهدان و عالمان بزرگ شهر بود که پس از سال‏ها تحصیل در حوزه علمیّه نجف و استفاده از درس بزرگانی چون آیت اللّه‏ میرزا محمد حسن شیرازی، آیت اللّه‏ میرزا حبیب اللّه‏ رشتی و آیت اللّه‏ آخوند خراسانی، به درجه اجتهاد نایل شده، به زادگاه خویش برگشته بود و به ارشاد مردم و رسیدگی به امور مختلف آن دیار می‏پرداخت. دوران کودکی و نوجوانی علی، تحت تعلیم و تربیت چنین پدری، عالم و با تقوا، و مادری پرهیز کار سپری شد و سرانجام در صبح شنبه 14 شهریور 1360، با انفجار بمبی که منافقان در دادستانی کار گذاشته بودند، به شهادت رسید.
شهید آیت اللّه‏ قدوسی در ابتدای ورود به قم، با مشکلات و سختی‏های فراوانی رو به رو می‏شود، اما آن اوضاع هرگز باعث نشد که ایشان از تحصیل علوم دینی و رشد علمی و آموختن دروس اسلامی بازماند. او در حالی که در مسایل اجتماعی و سیاسی آن دوره حضور داشت، تحصیلات علوم دینی را با جدیت و علاقه تمام ادامه می‏داد. شهید قدوسی دروس مقدماتی حوزه را نزد استادان بزرگی هم‏چون شهید محراب آیت اللّه‏ صدوقی فراگرفت و شبانه‏روز به مطالعه و بحث می‏پرداخت. بعضی شب‏ها آن‏قدر مطالعه می‏کرد که دیگر توان آماده کردن غذا نداشت و گرسنه سر به بالین می‏نهاد. همین جدیت در درس و تحصیل و حضور و آگاهی در مسایل اجتماعی و سیاسی، شهید قدوسی را به یک روحانی عالم و آگاه تبدیل نمود.
روح مشتاق و کمال‏جوی شهید قدوسی، در محضر امام خمینی رحمه‏الله آن‏چه را سال‏ها درپی آن بود، یافت. او هم‏چون تشنه‏ای بود که به چشمه زلال علم و معنویت رسیده باشد و با انگیزه و انرژی فراوان، در راه آموختن مسایل علمی و معنوی قدم برمی‏داشت. امام خمینی رحمه‏الله شخصیتی بود که در تمام این زمینه‏ها می‏توانست بهترین الگو و راهنمای شهید قدوسی باشد؛ منبع نوری که آیت اللّه‏ قدوسی پیوسته در مسیر خود از آن نور، از فقه و اصول و مسایل علمی، سیاسی و اجتماعی گرفته، تا تهذیب و اخلاص و تقوا بهره می‏گرفت.
یکی از حوادثی که در سرنوشت شهید قدوسی اثر بسیاری گذاشت، آشنایی با استاد بزرگ حوزه علمیه، مرحوم علامه طباطبایی بود. او در ابتدا مقداری از دروس هیأت و فلسفه را نزد ایشان فراگرفت و این مقدمه‏ای شد برای ارتباط درازمدت که خود گنجینه‏ای از علوم و کمالات اخلاقی را برای آن شهید به ارمغان آورد. شهید قدوسی افزون بر استفاده از دریای بی‏کران علمی علّامه، در زمینه‏های اخلاقی و عرفانی نیز از روح بلند پرواز ایشان بهره‏ها برد. این آشنایی، تأثیری عظیم بر مسیر زندگانی آن شهید برجای گذاشت، تا جایی که تا آخر عمر خویش از آن روزها به خوبی یاد می‏کرد.
شهید قدوسی از آغاز در میدان سیاست حاضر بود و از صحنه سیاسی ـ اجتماعی زمان خود غفلت نمی‏ورزید. با شروع نهضت و قیام امام خمینی رحمه‏الله ، آیت اللّه‏ قدوسی به عنوان یکی از شاگردان برجسته امام امت، در صف پیشتازان نهضت اسلامی قرار گرفت. ایشان با تحمل سختی‏ها و فشارهای فراوان از سوی رژیم شاه، با گام‏هایی استوار در مسیری که به درستی، حق تشخیص داده بود، قدم برمی‏داشت و با قاطعیتی کم‏نظیر که ناشی از تقوا و اخلاص او بود، ایستادگی می‏کرد و تنها رضایت خداوند متعال را طلب می‏نمود و همواره می‏گفت: «من برای حفظ اسلام و پیشبرد دین خدا باید عمل کنم و نه برای حفظ شخصیت و آبروی خودم».
صبر و تحمل شهید قدوسی در اصلاح و برطرف نمودن ضعف‏های اخلاقی افراد، از شمار ویژگی‏های بارز این شهید بزرگوار بود. گاهی به جای این‏که در یک جمله به کسی بگوید این‏طور باش، ساعت‏های طولانی و حتی روزها برای اصلاح او وقت صرف می‏کرد. ایشان در تمام موارد این‏گونه بود و خود می‏گفت: «گاهی برای این‏که یک تذکر اخلاقی به فرزندم بدهم، یک‏ماه زمینه‏سازی و برنامه‏ریزی می‏کنم». این دقت و صبر، نشان دهنده اهمیت چگونگی تربیت و برخورد با دیگران، به ویژه نوجوانان و جوانان است.
یکی از مهم‏ترین مسایلی که مورد توجه شهید قدوسی بود، اخلاص در عمل و انجام آن تنها برای خداوند بود. اگر کوچک‏ترین عمل غیر خدایی از کسی می‏دید، آن شخص از چشمش می‏افتاد. او معتقد بود که اعمال انسان هر اندازه هم کوچک، باید خدایی باشد و کاری که اخلاص نداشته باشد، انسان را دچار خودخواهی و دنیاپرستی می‏نماید و آن کس که این گرفتاری را داشته باشد، در صحنه نبرد حق و باطل، نمی‏تواند همیشه جانب حق را رعایت کند. آیت اللّه‏ قدوسی تا آن‏جا که امکان داشت، مستحبات را در خفا و دور از چشم دیگران انجام می‏داد تا اخلاص بیش‏تری داشته باشد. ایشان همیشه می‏کوشید مساعدت‏ها و کمک مادی به نیازمندان، در پنهانی و بدون اطلاع دیگران انجام شود و با این‏که فعالیت زیادی در کمک به مستمندان انجام می‏داد، ولی کسی از آن آگاه و مطّلع نمی‏شد.
شهید آیت اللّه‏ قدوسی زمانی که مدیریت مدرسه حقّانی را در قم به عهده داشت، با این‏که موفقیت و شهرت مدرسه در بین حوزویان و دانشگاهیان روز به روز افزوده می‏شد، ولی خود ایشان نه تنها از این شهرت و معروف شدن راضی نبود، بلکه به دوستان خود می‏گفت: «اگر کسی ثابت کند که وظیفه دینی و انقلابی من نیست که در این‏جا بمانم و مرا از این موقعیت و شهرت نجات دهد، حاضرم جایزه‏ای بسیار گران به او تقدیم کنم و بسیار خوشحال خواهم شد».
فرزند آیت اللّه‏ قدوسی، محمد حسین قدوسی درباره وقت‏شناسی و استفاده مفید پدر شهید خود از اوقات شبانه‏روز می‏گوید: «به جرأت می‏توانم بگویم که ایشان در خانه هرگز بیکار نبودند و تمامی مدتی که در منزل بودند، دیده نشد که حتی یک ربع ساعت بیکار نشسته باشند و یا با حرف زدن وقت بگذرانند. شب و روز، جمعه و غیر جمعه برای ایشان اصلاً فرقی نداشت. ایشان آن‏قدر در مورد وقتش مقّید بود و به کارش می‏رسید که گاهی قبل از اذان صبح به مدرسه حقانی ـ که مدیریت آن را بر عهده داشتند ـ می‏رفت تا ببیند طلبه‏ها در چه حالی هستند». شهید قدوسی گاهی هیجده ساعت در شبانه‏روز کار می‏کرد و لحظه‏ای خم به ابرو نمی‏آورد و گویی از ناحیه‏ای دیگر انرژی می‏گیرد. البته کار و تلاش در راه خداوند با چنین صداقت و اخلاصی نباید هم خستگی بیاورد.
شهید قدوسی برای احیای فرهنگ پر بار اسلامی، همیشه اهمیت ویژه‏ای قائل بود. به همین دلیل، مهم‏ترین فعالیت خود را صرف پایه‏ریزی یک نظام آموزشی نو و پرثمر می‏نمود و اعتقادش بر این بود که باید به موازات فعالیت سیاسی، زیربنای فرهنگی و مکتبی را نیز تقویت کرد. به دنبال همین اندیشه بود که با همکاری و همفکری شهید مظلوم آیت اللّه‏ بهشتی رحمه‏الله اقدام به تأسیس مدرسه حقانی در قم نمود تا با اعمال شیوه‏ای نو و کارساز، به تربیت افرادی متعهد و عالم با بینش صحیح سیاسی بپردازد.
با توجه به وضع نابسامان جامعه در زمان رژیم شاهنشاهی و وجود فحشا و فساد در بین اقشار مختلف جامعه، به ویژه زنان که قشری آسیب‏پذیر و مورد استفاده ابزاری از سوی تبلیغ‏کنندگان فرهنگ غربی بودند، شهید قدوسی بدین فکر افتاد تا محلی برای نشر فرهنگ و علوم اسلامی در میان زنان جامعه تأسیس کند. از این رو، با ایجاد یک روش طلبگی برای خواهران و آشنایی آنان با فرهنگ اصیل اسلامی و دروس پر بار دینی، سدّی مستحکم در برابر این موج فساد ایجاد نمود. ایشان در سال 1352 «مکتب توحید» را که مدرسه علوم دینی خواهران بود، تأسیس کرد که با استقبال بی‏نظیر زنان و دختران مسلمان که مایل بودند با مبانی و دروس اسلامی آشنا گردند، رو به رو شد.
شهادت محمد حسن فرزند آیت اللّه‏ قدوسی در جبهه‏های حق علیه باطل، حدود هفت ماه قبل از شهادت خود ایشان اتفاق افتاد. آیت اللّه‏ قدوسی با صبر و استقامت بسیار زیادی با این مسأله برخورد کرد و این در حالی بود که به علت هوش و استعداد و توانایی‏های خاصی که در فرزندش محمد حسن بود، علاقه فراوانی به او داشت. حتی بعد از شنیدن خبر شهادت فرزند، حالت ایشان بسیار عادی بود، به گونه‏ای که هر کس آن شهید والا مقام را می‏دید، فکر می‏کرد هنوز خبر شهادت فرزندش را نشنیده است. شهید قدوسی در همان زمان به همسر خود می‏گوید: «مبادا برای آن‏چه در راه خدا داده‏ای ضجّه و ناله کنی و کنترل خود را از دست بدهی». او نمونه بارز صبر و استقامت و دلدادگی به خدایی بود که سال‏ها در بند لطف و قهر او قرار داشت.
فرازی از وصیتنامه :
آنچه که ارزش دارد علم همراه با تقوی است، آن علمی ارزش دارد که با تهذیب نفس همراه باشد، عالم غیر مهذب و لو اینکه بسیار درس خوانده باشد با یک فردی که علوم جدید را می خواند هیچ فرقی ندارد و کسی که فیزیک و ریاضی را می خواند با کسی که علم فقه و اصول فلسفه می خواند هیچ تفاوتی ندارد. الا اینکه متهذب باشد. آن عالمی که در اسلام به آن اهمیت می‌دهند عالم ربانی است، آن عالمی که خواب و نفس کشیدنش عبادت است عالم موحد و متقی است.
منبع:

hawzah.net

خاطرات
آیت الله رفسنجانی از شهید قدوسی می گوید:
آنان به سلطه جهنمی استکبار بویژه آمریکای جهانخوار در ایران پایان دادند و رابطه با مظلومان تاریخ و جهان اسلام را برقرار نمودند تا جائیکه سفارت اسرائیل را برچیده و بجای آن سفارت فلسطین را در ایران بنا کردند و دیگر ثمره فداکاری و ایثار آنان این است که امروز بجای صدای عیاشان رژیم پهلوی صدای قرآن همه جا بلند است.
اگر نسل جوان امروز ایران، از این جانفشانی ها و ایثارهای تاریخ سازان انقلاب اسلامی مطلع شود، بهتر قدردانی می کند و درک خواهد کرد، نظام اسلامی که در ایران برقرار شده و همه چیز اسلامی شده ،به آسانی بدست نیامده است.
نباید اجازه داد این افتخارات با خودخواهی ها و یکه تازی‌ها پایمال شود. کسانی که این کار را انجام می دهند به حقیقت ظلم بزرگی انجام می دهند و باید پاسخگو باشند.
همین مسجد قبا گواه خوبی است که چه بر سر انقلابیون، مراجع ، عالمان و نیروهای مجاهد و مردم مظلوم آمد و ما نباید امروز خیلی آسان منافع انقلاب را فدای بعضی از خودخواهی ها کنیم که این شایسته انقلاب و کشور نیست.
درمقابل دشمنان ملت ایران که با امام و مجاهدان راه انقلاب دشمنی کردند، بهترین راه قدردانی از تلاش ها و مجاهدت‌ها، زنده نگه داشتن یاد نیروهای بزرگ و مقدس انقلاب است.

نمی توانیم محصول تلاش و شهادت مجاهدان و مبارزان انقلاب را نادیده بگیریم و امیدوارم این وظیفه شناسی ، حق شناسی و شکر نعمت انقلاب در ما زنده بماند.
بهترین راه قدردانی از شهدا و دوستانی که برای این انقلاب ایثار و فداکاری کردند ادامه راه آنان است و مردم به ویژه جوانان ما باید بدانند برکسانی که در راه انقلاب مجاهدت کردند، به زندان افتادند و جان خود را در طبق اخلاص گذاشتند و شهادت را برگزیدند، چه گذشته است.
شیهد قدوسی را شخصیتی ارزشمند و خدمتگزاری برای اسلام و انقلاب بود که عمرش را در راه اعتلای انقلاب صرف کرد و افزود: شرکت در مراسم بزرگداشت این شخصیت که کار و نظمش بسیار شناخته شده، یک افتخار است.
تلاش های شهید قدوسی برای نظم بخشیدن به پذیرش طلاب و روند تحصیلی آنان و تاسیس مدرسیه علمیه حقانی و افرادی در این مدرسه پرورش یافتند که امروز مسوولیت های مهم کشوری را برعهده دارند.
آیت الله قدوسی بدون شک از پیشگامان نهضت مبارزه با رژیم پهلوی بود.
شاگردان امام برای ایجاد شرایط جدید یک تشکل اسلامی را در حوزه بنا نهادند زیرا دریافتند که بدون تشکیلات و سازمان و برنامه ریزی منظم نمی توان در مسیر مبارزه با یک رژیم مورد حمایت شرق و غرب گام برداشت.
یک پوششی به نام جامعه مدرسین برای اصلاح حوزه را با کمک یازده نفر از دوستان از جمله حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب، آیت الله قدوسی، آیت الله مشکینی و آیت الله ربانی شیرازی تشکیل دادیم که به ظاهر برای رفع نابسامانی ها حوزه و نظم بخشیدن به ساختارو درس ها و کنترل ورود و خروج به حوزه بود اما عملا بنیانش برای تشکیلاتی بود جهت تاسیس حکومت اسلامی و رسیدن به اهداف مبارزاتی حضرت امام در غیاب ایشان که در زندان بودند.
آیت الله قدوسی مسوول اطلاعات این مجموعه شد و تا سال 45 کارهای بزرگی انجام شد اما ساواک اساسنامه تشکیلات را از یکی از افراد بدست آورد و تشکل لو رفت و تعدادی از گروه بازداشت شدند. آیت الله قدوسی نیز مدتی بعد بازداشت شد و سایر افراد متواری شدند.
آیت الله خامنه ای را که آن موقع درمشهد بودند و هنوز از موضوع مطلع نبودند در تهران دیدم و موضوع را به اطلاع ایشان رساندم.
آیت الله قدوسی از متقدمین نظم دهنده به حوزه علمیه قم با استفاده از تجارب قبل از انقلاب خود مسئولیت دادگاه های انقلاب را که یکی از سخت ترین و خطرناک ترین مسئولیت ها بود برعهده گرفت و به نظم درآوردن وضعیت قضایی و دادگاه های کشور موجب خشم منافقین کوردل شد و در نهایت ایشان به موجب دشمنی این گروهک ها به شهادت رسید.
این خانواده شهید پرور شهید دیگری را در جنگ به امت حزب الله تقدیم کرد، شهید محمد حسن قدوسی دانشجوی بسیار موفق دانشگاه مشهد، از پیشتازان شرکت در جنگ تحمیلی بود که در هویزه به شهادت رسید و جنازه ایشان نیزهرگز پیدا نشد.
شهید آیت الله قدوسی داماد خانواده علامه طباطبایی بود که حاصل پیوند این دو خانواده، به وجود آمدن نسلی با برکت برای انقلاب و حوزه بود و ما امروز از آن بهره می بریم و تاکنون اقدامات آنان در بسیاری از امورعلمی و فلسفی ماندگار و راه گشا بوده است.

مصاحبه با آیت الله دری نجف آبادی دادستان کل کشور
دادستان کل کشور در آستانه سالگرد شهادت آیت الله قدوسی:
شهید قدوسی تأثیربه سزایی درتشکیل یک دادستانی مقتدر و کارآمد در بدو انقلاب داشت.
اشراف نسبت به جریانهای التقاطی و انحرافی و برخورد هدفمند با این عناصر از جمله خصایص ممتاز شهید قدوسی بود
* دادستان کل کشور در مصاحبه با رادیو معارف با اشاره به شخصیت آیت الله قدوسی بعنوان دادستان کل کشور در بدو انقلاب اظهار داشت: تشکیل دادستانی کل انقلاب ابتکار خوبی بود که در بدو انقلاب ایجاد شد و یکی از شخصیتهای برجسته ـ مبارز و انقلابی و متعهدی که این مسئولیت را با حکم امام راحل و اعتماد ایشان، عهده دار شدند مرحوم شهید آیت الله قدوسی بودند .
* آیت الله دری نجف آبادی افزود: افرادی نظیر مرحوم ربانی ـ املشی ـ آیت الله صانعی ـ مرحوم آیت الله موسوی تبریزی ـ آیت الله نمازی ـ آیت الله مقتدایی ـ این سمت را عهده دار مقام دادستانی کلّ بوده اند .
* وی در ادامه گفت: خدمات ارزشمند این شهید در ایجاد هماهنگی بین دادسراها در سراسر کشور بسیار ارزنده بود ـ چراکه دادسرا مثل جزایر پراکنده ای غیر هماهنگ عمل می کرد و احتیاج به انسجام ـ انضباط و وحدت رویه و هماهنگی و مدیریت متمرکز و سازوکارهای مناسب داشت که اینکار توسط شهید قدوسی انجام گرفت .
* وی به سوابق درخشان شهید قدوسی در حوزه علمیه قم و مدرسه شهید حقانی اشاره کرد و گفت: ایشان در طول 15 ـ 14 سال مدیریت مدرسه شهید حقانی و نقش آفرینی فعال در تشکیل جامعه مدرسین بعنوان هسته اولیه این مجموعه، نقش فعالی در فرآیند نهضت عظیم اسلامی ایفا نمودند .
* وی اشراف کامل نسبت به جریانات انحرافی و خطوط التقاطی را از ویژگیهای ممتاز ایشان دانسته و افزودند: مبارزه با خط نفاق و انحراف و التقاط با بینش و آگاهی مثال زدنی، از جمله ویژگیهای ایشان بود .
* دری نجف آبادی به تأثیر آیت الله قدوسی در دستگاه قضائی اشاره کرده و گفت: بسیاری از نیروهایی که امروز در دستگاه قضائی خدمت می کنند افرادی هستند که توسط آیت الله قدوسی تربیت و جذب شدند ـ شاید بتوان گفت مایه اصلی دستگاه قضائی متشکل از عزیزانی بود که در زمان ایشان در مدرسه حقانی تعلیم دیده بودند .
* وی افزود: زمانیکه بعنوان امام جمعه و نماینده امام در استان چهار محال و بختیاری انجام وظیفه می کردم، گروههای التقاطی نظیر ستاد خلق کذایی فعالیت گسترده ای داشتند و شرایط سختی را بر جامعه تحمیل می کردند و من از آیت الله قدوسی کمک خواستم که شخصی را به عنوان دادستان به منطقه اعزام کنند و ایشان از من خواستند که این مسئولیت را علیرغم همه گرفتاریها و شرایط ویژه ای که در آن منطقه حاکم بود، بر عهده گیرم لذا به اعتبار شناختی که از بنده داشتند و ضرورتهای اول انقلاب و نیاز کشور حکمی را صادر کردند که بنده بعنوان دادستان در آن خطه انجام وظیفه نمایم .
* وی جذب و بکارگیری نیروها ـ خط شناسی ـ جریان شناسی ـ دشمن شناسی و هوشیاری در برابر مصالح و منافع ملی را از جمله خصوصیات دیگر ایشان دانستند .
* وی با اشاره به مختصات فکری و مشی اعتقادی شهید قدوسی اظهار داشت: ولایتمندی و عمق اعتقاد به راه امام(ره) و انقلاب از دیگر خصایص ایشان بود .
* دری نجف آبادی به زندگی شخصی ایشان اشاره کرده و اظهار داشت: شهید قدوسی از خانواده ای فقیه و وارسته در نهاوند به دنیا آمدند و با اینکه در دوران پهلوی اول متولد شده بودند و در شرایط حساسی، شخصیت ایشان تکون یافت در سال 1321 به قم می آیند و پس از اخذ دیپلم در حوزه علمیه قم آغاز شکوفایی خود را در فضای خاص آن زمان طی می کنند .
* وی افزود: تحولات قم در دو دهه 20 و 30 در نهضت ملی شدن صنعت نفت ـ نهضت امام و حضور اساتیدی چون آیت الله بروجردی ـ امام خمینی(ره) ـ آیت الله طباطبائی ـ و مصاحبت با شهیدان بهشتی ـ مطهری ـ صدرو مفتح و آیات انواری و نوری همدانی که بعضاً طلبه هم استانی بودند ـ یک فرصت طلایی برای ایشان بود و در یک شرایط خاص بعد از کودتای28 مرداد ایشان با هوش و درایت خود تجزیه و تحلیل کرده و بعد از شهریور 20 کسوت طلبگی را برگزید و پس از 28 مرداد با شناخت جریانهای سیاسی و آسیب شناسی مسائل در آن مقطع تاریخی وارد نهضت احیای اندیشه اسلامی شد .
* دری نجف آبادی در ادامه گفت: تلاش برای تحقق اسلام فقاهت و برنامه ریزی و سازمان دهی و کادر سازی ـ ایجاد تشکیلات مناسب برای احیای اندیشه سیاسی اسلام و تحقق نظام مردم سالاری دینی و تکوین نهضت امام خمینی راهی بود که آیت الله قدوسی ـ مثل افرادی چون شهید بهشتی ـ مطهری ـ مفتح ـ شهید صدر ـ امام موسی صدر پا به میدان عمل گذاشت و در ایجاد تشکل جامعه مدرسین و کادرسازی برای آینده اهتمام مجدانه ای مبذول نمود.


آثار منتشر شده درباره ی شهید
نگاهی به کارنامه سیاسی شهید قدوسی
شاید چندان تصادفی نباشد که در فاصله یک هفته از انفجار هشتم شهریور و شهادت شهیدان رجایی و باهنر، در در لحظاتی که پرده های ابهام کنار زده می شد و خط نفوذ در نخست وزیری در حالی شناسایی بود، آیت الله علی قدوسی به شهادت می رسد.
شهید آیت الله علی قدوسی اگرچه یکی از تاثیرگذارترین چهره های انقلاب بوده است، اما غالبا مورد غفلت رسانه ها و مسئولین قرار گرفته است و نهایتا به نقش علمی ایشان در تاسیس مدرسه حقانی و ... اشاره می گردد. این در حالی است که او یکی از اصلی ترین چهره ها در مبارزه با خط نفاق بود و در تثبیت انقلاب نقش اساسی ایفا نمود.
وی که در سال 1306 به دنیا آمده بود، دورس حوزوی را نهاوند آغاز کرد و با مهاجرت به قم به سطوح عالی آن دست یافت. درس خارج را نزد آیت‌الله بروجردی و امام‌خمینی و درس فلسفه را نزد علامه طباطبایی فرا گرفت و پس از چندی با دختر علامه طباطبایی ازدواج کرد.
قدوسی در 1341 به درجه اجتهاد رسید و به تدریس در حوزه علمیه قم مشغول شد. او با آغاز فعالیت فدائیان اسلام به صف مبارزین این گروه پیوست و در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت در مخالفت با حزب توده فعالیت زیادی داشت، اما پس از شکست نهضت ملی و پیروزی کودتاچیان 28 مرداد 1332 و تا شروع نهضت امام خمینی در 1341، مشغول تکمیل دروس حوزوی بود. در 1343 با همکاری چند تن از فضلای حوزه علمیه قم از جمله مقام معظم رهبری، مرحوم آیت‌الله ربانی شیرازی و شهید دکتر بهشتی تشکلی را برای تحرک هر چه بیشتر حوزه علمیه بوجود آورد. سازمان ظاهرش علنی بود اما بنیانش تشکیلاتی بود در جهت تاسیس حکومت اسلامی در قیام امام‌خمینی (ره). این تشکل در 1345 توسط ساواک شناسایی و بسیاری از روحانیون فعال آن از جمله خود شهید قدوسی دستگیر و به زندان قزل قلعه انتقال یافت. قدوسی در مرداد سال بعد و پس از آزادی از زندان، مدیریت مدرسه حقانی را بر عهده گرفت.
در طول سالهای فعالیت وی، مدرسه حقانی به مرکزی برای مبارزه با شاه تبدیل شد و بسیاری از شاگردان آن به زندان افتاده و یا فراری و تبعید شدند.
شهید قدوسی در کنار مدرسه حقانی، مدرسه علمیه‌ای نیز به نام «مکتب توحید» ـ مختص خواهران و تربیت مبلغان زن ـ تأسیس کرد. او در مبارزات مخفی نیز فعالیت های گسترده ای داشت که کمتر به آن پرداخته شده است؛ از جمله هدایت نیروهای انقلابی در ارتش همچون سپبهد قرنی و تیمسار زمانی که تاثیر گسترده ای بر روند پیروزی انقلاب و ساماندهی ارتش پس از پیروزی داشت.
وی پس از پیروزی انقلاب به فرمان امام‌خمینی (ره)، مسئولیت دادستانی کل انقلاب را پذیرفت و با‌ آن که بیمار بود و همواره از ناحیه کبد رنج می‌برد، در انجام وظائف کوتاهی نکرد. یکی از سخت‌ترین مسائل روزهای انقلاب، مسائل دادگاه‌ها بود. کارهای انقلابی وسیعی که انجام می‌شد می‌طلبید که دادگاه منظم انقلابی وجود داشته باشد. آیت‌الله قدوسی ایثار کرد و موقعیت عظیم علمی و سوابق خود را در اختیار و در خدمت انقلاب قرار داد. بی‌نظمی حاکم با قدرت مدیریتی ایشان سامان پیدا کرد و نظم دادگاه‌های انقلاب مرهون تلاش شخص آیت‌الله قدوسی بود، او که برای کارهایش حساب دقیقه ها را هم نگه می داشت. آقای هاشمی رفسنجانی درباره شهید قدوسی گفته است:
" یک خصوصیت بارز ایشان نظم و قاطعیت بود، در بین همه ما ایشان زبانزد بود به نظم و قاطعیت و به همین دلیل ما برای ایشان مدیریتی قائل بودیم و کارهایی که در آن روزها احتیاج به مدیریت قاطعی داشت به ایشان سپرده می شد و به همین دلیل هم ایشان را مسؤول محاکمات آن زمان کردند. درابتدا ایشان را مسؤول زندانی های بازداشتی از رژیم قبل که در روزهای اول انقلاب خیلی بی نظم بود، کردند و این کار برای این انجام شد که بشود به آن جا نظمی داد."
یکی از اصلی ترین فعالیت های او در مبارزه با گروهک های مسلح پس از پیروزی انقلاب بود، او به همراه یارانی همچون شهید آیت الله دکتر بهشتی و شهید لاجوردی توانستند در گام هایی منطقی در برابر جریان های برانداز بایستند. از آن جمله می توان به اطلاعیه 10 ماده ای که با امضای شهید قدوسی منتشر شد اشاره نمود. بر اساس این اطلاعیه که در 19 فروردین 1360 منتشر شد، انتشار روزنامه بدون مجوز وزارت ارشاد، انجام متینگ بدون مجوز وزارت کشور، مسلح بودن احزاب و گروه های مسلح غیر رسمی و ... ممنوع اعلام شد و متذکر گردیده بود که احزاب مخالف می توانند در صورت زمین گذاشتن اسلحه و روی آوردن به مبارزات سیاسی در چهارچوب قانون اساسی و در صورتی که اقدامات آنها متضمن جرم دیگری همچون دروغ، تهمت و تحریک نباشد آزادانه به فعالیت بپردازند.

بعد از این اطلاعیه و مقاومت سازمان منافقین در تحویل سلاح بود که اهداف شوم آنها علنی شد و به مرور نقاب از چهره آنها فرو افتاد و سرانجام پس از آخرین اخطار شهید قدوسی برای تحویل سلاح در 14 خرداد و اقدام برای خلع سلاح آنان بود که سازمان منافقین تصمیم به جنگ مسلحانه گرفت.
اما اقدام شهید برای شناسایی و دستگیری عوامل نفوذی منافقین در ارگانهای نظام که منتهی به شهادت افرادی همچون شهدای حزب جمهوری اسلامی، دفتر نخست وزیری و ... شده بود، صبر منافقین داخلی و حمایتگران خارجی آنها را لبریز کرد. پس از آغاز شناسایی خط جنازه ساز برای کشمیری در جریان انفجار هشتم شهریور و برخورد با افراد غیر مسئولی که خود سرانه در حال رسیدگی به پرونده بودند؛ محمد فخارزاده کرمانی عضو نفوذی منافقین در دادستانی دستور انفجار دفتر آیت الله قدوسی را دریافت کرد و با کار گذاشتن بمبی قوی در اتاق زیرین دفتر کار آیت الله قدوسی او را به شهادت رساند. او پیش از این فرزند خود را نیز در راه حفظ نظام و با خیانت های بنی صدر در راه آرمانهایش اهدا نموده بود. او که در آن زمان جزو دانشجویان برجسته مشهد بود که در زمره‌ پیشتازان جنگ تحمیلی قرار گرفت و در هویزه به شهادت رسید و پیکرش نیز هیچگاه پیدا نشد. وقتی خبر شهادت ایشان را به قدوسی دادند، همه متاثر شدند اما شهید قدوسی خم به ابرو نیاورد و به گونه‌ای عمل کرد تا عواطف پدرانه‌ خود را بروز ندهد و تنها خواست که اگر پیکر این شهید پیدا شد، به ایشان خبر دهند.
آیت الله قدوسی اما پس از یک عمر مبارزه و پس از سی و یک ماه خدمت خود نیز به فیض عظمای شهادت نایل آمد . اما م خمینی ره در پیام خویش فرمودند : " این جانب سالیان طولانی از نزدیک با او سابقه داشتم و آن بزرگوار را به تقوا و حسن عمل و استقامت و مقاومت و تعهد در راه هدف می شناختم . شهادت بر او مبارک باد ! وفود الی الله و خروج از ظلمات به سوی نور بر او ارزانی باد. راهی است که باید پیمود و سفری است که باید رفت. چه بهتر که در حال خدمت به اسلام و ملت شریف اسلامی شربت شهادت نوشید و با سرافرازی به لقاء الله رسید و این همان است که اولیای معظم حق تعالی که آرزوی آن را می کردند و از خدای بزرگ در مناجات خود طلب می کردند دست یافت.
"۱۳۸٧/٦/۱٦ - محمد مهدی اسلامی


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد